شما نمونه خشونت اید!
در حاشیه نامه زهرا رهنورد
شهلا نوری

زهرا رهنورد به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت عليه زنان نامه ای سرگشاده در باره زنان مبارز ايران، خطاب به لاریجانی رئيس قوه قضاييه جمهوری اسلامی نوشته است. با اشاره به نکاتی از این متن تلاش خواهم کرد گذشته و حال و آنچه را که زهرا رهنورد برای آینده زنان ایران متصور شده است را مروری کنم .

نکته کلیدی این بحث اشاره به همزمانی "عید غدیر" با "روز جهانی مبارزه با خشونت بر زنان" است. او با تاکید به همزمانی عید مسلمانان با روز 25 نوامبر به اصولگرایان گوشزد می کند که در راه حفظ اسلام و رژیم اسلامی چاره ای نیست مگر آنکه او را به عنوان یکی از پیشقراولان تطابق دمکراسی و احکام اسلامی برسمیت بشناسند. زهرا رهنورد که شاگرد ممتاز مدرسه "امام خمینی" بوده و کلی کاغذ و کتاب در تبئین اسلام سیاسی و هنر اسلامی سیاه کرده است، تحت عنوان یکی از مفاخر فرهنگی رژیم اسلامی به ریاست دانشگاه "زنانه" الزهرا (دانشگاهی که خود نماد برجستۀ آپارتاید جنسی حاکم بر جامعه است) منتصب شده و تا همین اواخر به پیشبرد امر سیاست جداسازی زن و مرد ادامه میدهد، توضیح نداده که با کدام چسب می خواهد روز مبارزه با خشونت بر زنان را به عید مسلمانان بچسپاند؟

خانم رهنورد مثل هر آخوند دیگر، خوبست یادش باشد که منشا 25 نوامبر قتل آن سه خواهر دومینکنی و فعال حقوق زنان توسط مردسالارها و عقب مانده هائی چون برادران و خواهران حکومتی ایشان بودند. اگر قرار بود در ایران روزی را بعنوان روز مقابله با خشونت علیه زنان تعیین کنیم، هزاران برابر واقعه دومینکن فاجعه داشتیم. و اینها البته تاریخ حکومتی است که رهنورد عضو آن است و شخصا همراه سرانش در اعمال خشن ترین آپارتاید علیه زنان سهیم بوده است.  

رهنورد بعنوان "دلسوز ملت ايران" لاریجانی را خطاب قرار میدهد. "دلسوز ملت" اسم رمز است. کد جناح اصلاح طلب خطاب به جناح اصول گرا است، معنی انتقاد درباری را دارد، و حامل پیام هشدار به فروپاشی کل رژیم است. زهرا رهنورد هنوز هم امیدوار است که تا دیر نشده، جناح مقابل به دلسوزیهای مادرانه امثال او گوش کند.

رهنورد با اشاره  به تبعیض علیه زنان می گوید: "البته به طور معمول، هميشه ما زنان از تبعيض های متعدد خشونت آفرين در زمينه های فرهنگی، حقوقی و ارزشی در سطح جامعه و خانواده رنج برده ايم و اين جانب ازسی سال پيش يعنی آن زمان که قلم به دست گرفتم و با مصائب زنان آشنا شدم، تبعيض ها، اجبارها و خشونت های جنسيتی را متذکر شده ام."
 
نخیر خانم رهنورد، نکند فراموش کردید که خود در مقطع انقلاب 57 "حجاب عفاف و عصمت" اسلامی را به سر کشیدید و یکی از نظریه پردازان تبعیض جنیستی بودید! تحمیل حجاب اسلامی به کودکان دبستانی یکی از دستاوردهای مهم شما در مسیر مستقر کردن حکومت ضد زن اسلامی بود. نباید فراموش کرده باشید که زنان در ایران اولین قربانیان اسلام سیاسی و دستجات تروریست اسلامی بودند. بعید است یادتان نیاید که دسته جات کمیته ای، بسیجی، سپاهی به همراه آنان که امروزه تحت نام لباس شخصی این رژیم سیاه را نمایندگی می کنند، با تیغ کشیدن بر صورت زنان ارتجاع اسلامی و آپارتاید جنسی را بر زندگی مردم و زنان تحمیل کردند و شما فعال و شریک این روند سیاه بودید.

با اینحال رهنورد علاقه دارد سفره خودش را جدا کند و در ادامه مشاعره با رئیس قوه قضائیه میگوید:
 
"اما اين بار و اين سالها علاوه بر آن همه مصائب محنت آفرين خشونت سياسی و نظامی به زنان، برگ جديدی ست که بر اين کتاب قطور افزوده شده است. زنانی که به جرم آزاديخواهی، دموکراسی طلبی، حمايت از حقوق زنان و کودکان و فعاليت عليه تبعيض جنسيتی و فعاليت برای تصحيح قوانين ناقص و يا غلط خانواده که فرسنگها از دين و دنيای مدرن دور است، طرفدرارن حقوق بشر، به جرم روزنامه نگاری، به جرم دفاع از حق تحصيل، به جرم های ساختگی و من درآوردی و اتهامات قومی، فکری و اعتقادی و تهمت و افترا و پرونده سازی و به جرم سوال رای من کجاست به جرم سوال فرزند من کجاست؟ گرفتار خشونت سياسی شده اند ."

زهرا رهنورد که در جمع زنان مرتجع اسلامی با سرعت بیشتری از پله های ارتجاع بالا رفت و به دریافت درجاتی در صف شاگردان "امام خمینی" مشرف شد، حتما فراموش نکرده که صدها زن با خشونت سیاسی و نظامی در زمان نخست وزیری میر حسین موسوی با همکاری همین اوباش اسلامی در زندانهای رژیم اسلامی زندانی و اعدام شدند . او با تکیه به شارلاتانیزم اسلامی و بازاری، از یکطرف 30 سال مبارزه مردم آزادیخواه و برابری طلب جهت رفع تبعیض جنسیتی و آزادی زندانیان سیاسی را به حساب جنبش سبز اصلاح طلبان حکومتی ریخته است و از طرف دیگر این تصویر را میدهد که گویا در این 30 سال ایشان در سنگر مبارزه علیه رفع تبعیض به زنان بوده است!؟

خانم رهنورد! البته برای امثال شما با این کارنامه ضد زن این خودش پیشرفت است که علنا از چماق کشی علیه زنان در خیابان و دانشگاه نتوانید دفاع کنید و حتی ژست مخالف بگیرید. اما چه کسی هست که نداند شما نمونه خشونت اید؟ امثال شما در دانشگاهها خرافات اسلامی و ضد زن را تبلیغ میکنید و چماقداران خیابانی هم آن را اجرا میکنند. همه شما عضو این نظام بودید و هنوز هم هستید و خود را دلسوز آن میدانید. کسی که با علم به این همه جنایت و اطلاع دقیق از جنایات مخوف توسط اعضای این نظام، برای چنین نظامی دلسوزی میکند، هرچه باشد نمیتواند طرفدار حقوق زنان باشد. چنین کسی در بهترین حالت کسی است که تحجر و هنر توجیه تحجرش را میفروشد و در خدمت ارتجاع سیاسی قرار میدهد. آنوقت ها که زنان مبارز را به اتهام "محارب" و "اقدام عليه امنيت ملی" دسته دسته سلاخی میکردند، حضرت خانم همراه حضرت نخست وزیر وقت داشتند چای و شیرینی پشت جنایات نظامشان را میل میکردند.
 
مشغله واقعی رهنورد و همفکرانش نجات اسلام و حکومت اسلامی سرمایه است. یعنی برای تداوم این نظام ضد زن تلاش میکنند. ایشان تناقض عمیق ایدئولوژی اسلامی را با خواستهای مردم سرنگونی طلب و آزادیخواه تشخیص میدهند. نگران همین اند و به دوستان حکومتی اش هشدار میدهد. شما میتوانید هنوز مشغول وصله و پینه پروژه تطبیق اسلام و دمکراسی باشید. به هر حال امروز تحفه های دمکراسی در دنیا امثال کرزای و انواع مرتجعین اسلامی و قومی است. چرا شما نباشید. مشکل اینست که طرح شما برای نجات نظام را حتی برادران حکومتی هم جدی نمیگیرند و نگرفتند. زنان و نسل جدید و سوسیالیست و منزجر از اسلام که دیگر جای خود دارند.

خانم محترم، راه نجاتی برای عاملان و آمران رژیم اسلامی در کار نیست ! عمر حکومت پوسیده اسلامی به پایان رسیده و تلاشهای نوع شما بدلیل تناقض عمیق نظامتان با تمایلات مردم به بن بست رسیده و شکست خورده است. زنان برای آزادی باید کل نظام ضد زن را ملغی کنند و قوانین اسلامی اش را به زباله دان بریزند. *

27  نوامبر 2010